کارگاه ارتباط همدلانه
کودکان برای رشد سالم روانی به ارتباط همدلانه نیاز دارند. ارتباط همدلانه با کودک یعنی والدین و مربیان بتوانند خود را به جای کودک قرار دهند و احساسات کودک را در شرایط خاص درک کنند.
مجموعه هم نوا در «کارگاه ارتباط همدلانه»، به والدین کمک میکند که نیازها و احساسات خود و کودکشان را به درستی درک کنند و ارتباطی همدلانه و موثر با کودکشان برقرار کنند.
- ارتباط همدلانه چیست؟
- اهمیت ارتباط همدلانه
- هدف ارتباط همدلانه
- کارگاه ارتباط همدلانه
ارتباط همدلانه چیست؟
ارتباط اولین و مهمترین دستاورد انسانی است. ارتباط، زمینهساز زندگی اجتماعی انسان است. انسان با گسترش ارتباط با دیگران رشد میکند. ارتباط با دیگران مهمترین مولفه زندگی انسانی از تولد تا مرگ است.
در مورد ارتباط و همدلی میتوان گفت که از طرفی ارتباط، فرآیند ارسال و دریافت پیام است. از طرفی دیگر، همدلی پدیده میان فردي است که موجب پیوند زدن انسانها به هم میشود. این پیوند از طریق حساس کردن آنها نسبت به دنیاي یکدیگر ایجاد میشود.
بر همین اساس ارتباط همدلانه ارتباطی دو طرفه است. در ارتباط دو طرفه اطلاعات، معانی و احساسات بر اساس واکنش طرف مقابل ارسال میشود. در ارتباط همدلانه کودک مهارتهای لازم را برای درک و شناخت احساسات خود و دیگران یاد میگیرد.
وقتی کودکی زمین میخورد و گریه میکند، اگر والدین به او بگویند: «عیبی ندارد، همه زمین میخورند، گریه نکن». به جای همدلی با او همدردی میکنند ولی اگر خود را به جای فرزندشان بگذارند و احساس او را به عنوان یک کودک از پیرامونش، فرآیند زمین خوردن و درد گرفتن اعضای بدن بشناسند. با کلام و یا زبان بدن با او ارتباط برقرار کنند، ارتباط همدلانه با کودک شکل میگیرد و در این ارتباط خود کودک نیز مهارتهای یک ارتباط همدلانه را میآموزد.
اهمیت ارتباط همدلانه
برقراری ارتباط از ضروریات زندگی اجتماعی در هر سن و هر جامعهای است. از طرفی دیگر همدلی توانایی ارتباطی قدرتمند است که به معنای درک تجربیات، دغدغهها و دیدگاههای فرد دیگر به همراه توانایی ابراز آن است. بر همین اساس، اساس ارتباط موثر بر همدلی است. ارتباط همدلانه درک کردن احساس دیگران است.
کودک هویت خود را در ارتباط با دیگران پیدا میکند. به همین دلیل ارتباط موثر و ارتباط همدلانه موجب رشد، شکوفایی و هویتیابی درست کودک میشود. کودک در خانواده یاد میگیرد که چه احساسی نسبت به خود و دیگران داشته باشد. مهارتهای عاطفی را والدین با کلام و یا زبان بدن به کودکان میآموزند. این مهارتها برای رشد اجتماعی کودک لازم است.
هدف ارتباط همدلانه
هدف اصلی ارتباط، انتقال پیام است. پیام، اطلاعات را منتقل میکند. سن، تحصیلات، تجربیات، احساسات و … بر شکلگیری اطلاعات در ذهن انسان اثر میگذارند.
انسانها در ارتباط همدلانه یاد میگیرند که احساسات دیگران لزوما شبیه احساسات آنها نیست. دیگران در شرایط مشابه احساس و درک متفاوتی از واقعه نسبت به آنها دارند. به زبان سادهتر والدین یاد میگیرند فرزندشان یک انسان مستقل از آنها است. احساسات کودک لزوما شبیه احساس والدینش نیست. والدی که این مفهوم را درک کند آن را به کودک خود یاد میدهد.
ارتباط همدلانه فراتر از آن است که والدین بگویند: «من احساس شما را درک میکنم». والدین برای ارتباط همدلانه باید تجربههای عاطفی و روانی کودک را درک کنند. سپس با کلمات و یا زبان بدن و اشاره آن چه را که درک کردند به کودک منتقل کنند.
ارتباط همدلانه باعث درک متقابل، رضایت و پذیرش بیشتر طرف مقابل میشود. در این رابطه کودک بدون احساس گناه و ترس از قضاوت با والدین و مربیان ارتباط برقرار میکند.
به همین دلیل والدین و مربیان در ارتباط همدلانه باید بر اصل موضوع توجه کنند تا پیامشان به خوبی به کودک منتقل شود. انتقال درست پیام به درک درست آن کمک میکند.
والدین در ارتباط همدلانه یاد میگیرند که از سر دلسوزی، خشم و ناراحتی، کارها و احساسات کودک را قضاوت نکنند. چون در این صورت، کودک پیام آنها را به درستی درک نخواهند کرد.
کارگاه ارتباط همدلانه
درک والدین از دنیای کودکان از فیلتر افکار و قضاوتهای خودشان عبور میکند به همین دلیل آن چه آنها درک میکنند با کودکشان متفاوت است. این تفاوت منشا سوء تفاهمها و دلخوریهای زیادی در فرزندپروری میشود. این دلخوریها هم والدین و هم کودکان را خشمگین و دلزده میکند. خوشبختانه ارتباط همدلانه یک مهارت است. این مهارت قابل آموزش و یادگیری است.
دوره ارتباط همدلانه مجموعه هم نوا، والدین را توانمند میکند تا در ارتباط با کودکشان رویدادها را از قضاوتها و دیدگاههای شخصی خود جدا کنند و با رویدادها آن گونه که اتفاق میافتند و کودک درک میکند روبرو شوند.
منابع:
- بیرامی، منصور؛ جعفري، داوود؛ بهرامی، محسن (۱۳۹۳). رابطه بین مولفه هاي همدلی با شادکامی در جمعیت دانشجویی. مجله روانشناسی. سال هجدهم. شماره ۳. صص،۲۹۱ -۲۸۰.
- کهنوجی، مرضیه (۱۳۹۵). بررسی ابعاد همدلی در بین اعضاي هیأت علمی داراي پستهاي مدیریتی با توجه به نقش جنسیتی مطالعه موردي : دانشگاه ولی عصر (عج)رفسنجان. فصلنامه مطالعات منابع انسانی. سال پنجم، شماره بیستم. صص ۱۸۶-۱۷۱.
- علیچشمه، مریم (۱۳۹۴). اثز بخشی و مقایسه آموزش مهارتهای اجتماعی به دو گروه کودکان و کودکان و مادرانشان در کاهش احساس تنهایی و افزایش پذیرش همسالان. مجله روشها و مدلهای روانشناختی. سال ششم. شماره ۱۹. صص ۷۹-۶۱.
- Alligood M،R،Empathy(1992). the importance of recognizing two types. Journal Psychosoc Nurs Ment Health. Pp14-17.
- Rieffe C،Ketelaar L،Wiefferink C،Assessing (2010). empathy in young children،Construction and validation of an empathy questionnaire Press Indiv،In press، Personality and Individual Differences. Pp 362-367.
- Rogers CR (1959). Significant learning in therapy and in education. EducLeadersh. Pp 232-42.