کار پیشگامانه پروفسور جیمز هکمن (متخصص اقتصاد انسانی و برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۰) همراه با گروهی از اقتصاددانان، روانشناسان رشد، جامعهشناسان، دانشمندان آمار و علوم اعصاب نشان میدهد که توسعه کیفیت سالهای اولیه کودکی برای آموزش، بهداشت و نتیج اقتصادی بهتر ضروری است. سرمایهگذاری روی رشد سالهای اولیه کودکی از طریق ایجاد مهارتهای اولیه به توسعه جامعهای متعادل میانجامد، مانع از خلا پیشرفت و ترویج برابری از طریق تواناییها و ابتکار عمل شخصی میشود.
سرمایهگذاری در این سن، از چهارمنظر فردی، سازمانی، اجتماعی و اقتصادی قابل بررسی و ارزیابی است.
۱- رشد فردی
برای موفقیت در تحصیل و کار رشد همهجانبه لازم است.
بسیاری از مشکلات عمده اقتصادی و اجتماعی مانند جرم و جنایت، ترک تحصیل در دبیرستان و شرایط نامطلوب سلامت را میتوان از سطح پایین مهارتها و تواناییهای اجتماعی مانند توجه، پشتکار و همکاری با دیگران پیشبینی کرد. پروفسور هکمن شواهد موثقی از این قابلیتها یا «مهارتهای نرم اجتماعی» یافت که مواد ضروری برای موفقیت در زندگی هستند.
شکلگیری مهارتهای زندگی، چرخهای پویا در طبیعت است. مهارت باعث مهارت میشود؛ انگیزه باعث انگیزه. در واقع رشد اولیه مهارتهای اجتماعی موثر، تا حد زیادی بر رشد همهجانبه و در نهایت بر بهرهوری فردی و اجتماعی تاثیر میگذارد.
۲- رشد سازمانی
پایههای بهرهوری سرمایه انسانی در سالهای اولیه کودکی ایجاد میشود.
رشد و توسعه سازمانها در این قرن بیش از همیشه به کیفیت سرمایههای انسانی آن وابسته است، تا جایی که اکنون یکی از مهمترین سرمایههای سازمان، سرماهی انسانی و بهرهوری از کارآنها قلمداد میشود.
کیفیت و بهرهوری افراد سازمان ارتباط مستقیمی با شایستگیهای این افراد دارد. شایستگیهایی مانند تفکر خلاق، ارتباط موثر، خودمدیریتی در هنگام استرس و قابلیتهای کار گروهی.
تحقیقات زیادی رشد و توسعه این شایستگیها را به شدت متاثر از فرآیند رشد در سالهای اولیه کودکی میدانند، لذا سازمانها برای تامین سرمایههای انسانی خود در آینده بر این سالهای کلیدی تمرکز کردهاند.
وقتی جامعهای سرمایه انسانی باکیفیت به حد کافی داشته باشد سازمانها نیز میتوانند افراد مناسب خود را جذب کنند و لازم نیست برای ایجاد چنین شایستگیهای کلیدی هزینههای هنگفت بپردازند و در آخر چندان نتیجهای هم نگیرند.
۳- رشد اجتماعی
پیشرفت کشور در گروی توسعه عدالت و ارائه خدمت به محرومان است.
پرفسور هکمن نشان میدهدکه خانوادههای محروم به احتمال زیاد منابع اقتصادی و اجتماعی لازم ندارند که انگیزش رشد سالهای اولیه کودکی موفق را فراهم کنند.
منابعی که هرک.دک به عنوان یک فرصت اساسی برای موفقیت در مدرسه، دانشگاه، حرفه و زندگی نیاز دارد. مشکلات اقتصادی و اجتماعی پرهزینه (بهداشت ضعیف، ترک تحصیل بالا، فقر، جنایت) همچنان در کشورها گسترش پیدا خواهد کرد اگر نتوانند آن منابعی را که خانوادههای محروم برای برای رشد موثر کودکی به آن نیاز داردند، فراهم کنند.
چالشهای امروز واقعی هستند: نرخ ترک تحصیل در مدارس، ناکافیبودن فارغالتحصیلان، کمبود قابلیت، افزایش نرخ چاقی و بیماریهای مزمن، افزایش آسیبهای اجتماعی و تعداد در حال رشد افراد پایینترین دهک درآمدی. پژوهش پروفسور هکمن تایید میکند که پیشگیری از طریق توسعه خدمات سالهای اولیه کودکی زندگیبخشتر و مقرون به صرفهتر از هزینهکردن برای درمان این چالشها است.
۴- رشد اقتصادی
پربازدهترین سرمایهگذاری، سرمایهگذاری در سالهای اولیه کودکی است.
پروفسور هکمن دههها روی دادههایی از برنامه رشد سالهای اولیه کودکی مطالعه کرد از کودکان محروم و خانوادههای آنها، حمایت رشدی میکرد. این شکل از رشد جامعه سالهای اولیه کودکی از طریق تخصیص منابعی برای پرورش اولیه، تجارب یادگیری و سلامت جسمی که منجر به موفقیت در آینده میشود، چرخه محرومیت را میشکند. تجزیه و تجلیل اقتصادی این برنامهها توسط پروفسور هکمن نشان میدهد که سرمایهگذاری روی رشد سالهای اولیه کودکی برای کودکان محروم، بازگشت بزرگی برای جامعه از طریق افزایش موفقیت شخصی و بهرهوری اجتماعی دارد.
مطالعات طولی نشان میدهد هر یکدلار سرمایهگذاری در آموزش کودکی، پنج تا ۱۶دلار برگشت سرمایه (متوسط ۱۰دلار نرخ برگشت سرمایه) خواهد داشت.
جالب است بدانید آنچه در واقعیت در حال وقوع در بیشتر کشورهاست کمترین میزان سرمایهگذاری دولتی روی نیروی انسانی در فعالترنی دوره رشد دستگاه عصبی (هفتسال اول زندگی) است. یعنی زمانی که بالاترین توانایی برای شکلدهی عادات و برخی خوی و خصلتها و شایستگیها در افراد وجود دارد.